به نظرم نام این فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» سه دستهٔ روابط را به تصویر می آورد و آنها عبارتند از روابط بین آرم و پسرش، روابط بین شهروندان و روستاییان، روابط بین شخصی و خدا. سطح اول این است که آرم کار خودش را به بالاترین رده می گذارد بنابراین از خانوادهاش بخصوص پسرش سامان در دوران طولانی نادیده گرفته است. آنها زیر یک سقف باهم زندگی می کنند لذا مسافت دو نفر بسیار دور می شود که حتی طرح پسرش به سحرا ندانست. وقتی قرار دارد بنیان خانواده را بگذارد به این معنی است که باید از بخشی از زندگی قبلی شامل کارها و مشغولیات و غیره بود، دست برداند. سطح دوم این است که آرم به تبقهٔ متوسط اجتماعی که آموزش و پرورش عالی و غربی در اختیار دارند، اشاره می کند. او بر این باور است علم و تکنولوژی تنها نیروهای تغییر دنیا به شمار می آید. بدین جهت، دوست شدن باروستایی بی ادب و بی علوم برای آرم ارزش ندارد. تا او خودش به روستا می رود و نزدیک به روستاییان می شناسد، درک می کند او تعصب ورزیدهاست.سطح سوم این است که در ابتدا آرم فقط به ماتریالیسم عقیده دارد ولی گاهی علم نمی تواند همهٔ پدیده را توضیح دهد یا به آنها کمک کند. مقابل با چیزی ناشناخته، ایمان دادن به خدا طبیعت انسانی است. تنها در وضعیت ناامید مردم خدا را در نظر می گیرند. با وجود آن، خدا بازهم از انسان مواظب هست و به آرم نجات داده است. فاصلهٔ بین آرم و خدا به دلیل آین رویداد سرانجام نزدیک تر می شود.فیلم خیلی ساده و بی آلایش، حقارت و کوچکی آدم نشان می دهد.

咫尺天涯خیلی دور، خیلی نزدیک(2005)

又名:So Close, So Far

上映日期:2005-02-06

主演:未知

导演:雷萨米尔·卡里米 / 编剧:Mohammad Reza Golzar/雷萨·米尔卡里米 Seyyed Reza Mir-Karimi